نام: علیرضا
نام خانوادگی: میراسدالله
تحصیلات: طراحی صنعتی
شغل: نویسنده داستانهای کوتاه، نقاش، عکاس، انیماتور، فیلمساز مستند، مربی هنرهای تجسمی کودکان، مترجم، روزنامهنگار، عروسکساز...
به اعتبار اطلاعات فوق علیرضا میراسدالله را میتوان هنرمندی شمرد پُرکار، تجربهگرا و البته عجیب.
میگویم هنرمند به این خاطر که در هرکدام از رشتههای فوق علیرضا رد پای خود را برجای گذاشته است. نقاشیهایش ممکن است پیچیده، باشکوه و آکادمیک نباشند، ولی چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ فرم و تکنیک، آنها اثر انگشت و امضای شخصی او را بر خود دارند. نقاشیهایش عموما شمایلهای تخت و از ریخت افتاده انسانهایی است که از پیرامونش الهام گرفته و با فرمهای ساده و رنگبندیهای درخشان و خالص و بدون پس زمینهای خاص ارائه شدهاند. آنها مانند نقاشیهای بدوی، سرهای بزرگ ولی چهرههای ملموس و بااحساس دارند. آدمهایی که کامل نیستند و یک کمبود و یا نقصانی در آنها به چشم میخورد. انگار برگرفته از انسانهای جوامع در حال توسعهاند. او نه با قلم مو که با انگشت میکشد، در دورههایی زنها شاخ دارند و و یا پس زمینهها سیاه هستند.
داستانهای میراسدالله عموما کوتاهاند. اغلب بازگوکننده خاطرات و یا برههای از زندگی شخصی او هستند و و یا بازگوکننده حکایتهای ساده و روزمره مردم معمولی کوچه و بازار که گاه در قالب ساختار حکایتهای کهن بیان میشوند. او هیچ ابایی ندارد که داستانش را تنها در چند خط بازگو کند. داستانها با زبان سادهای بیان شدهاند و شخصیتهای آن نقص ساختاری، که در نقاشیها هم هست، به همراه دارند. در انیمیشنهای او هم با داستانهای مردم معمولی سروکار داریم که عروسکهای دست ساخته او به آنها جان بخشیدهاند.
عکسهای او عموما تصاویر کج و معوجی از انسانها است که با دستگاه اسکنر گرفته و پرداخت شدهاند. تصاویری دوبعدی و از ریختافتاده از چهرههایی که نوع برخورد و پرداخت آنها یادآور عروسکها و نقاشیهای اوست.
علیرضا میر اسدالله پُرکار است. به این دلیل که او در دوره نسبتا کوتاه عمر هنری خود بیش از ده نمایشگاه انفرادی و گروهی برای نقاشیها و عروسکهایش داشته است. دهها مقاله درباره موسیقی در نشریات مختلف به چاپ رسانده و پیشینه جداگانه در ساخت انیمیشن دارد. بیش از پانزده مجموعه داستان کوتاه و ترجمه دارد که به عنوان کتاب مستقل از او منتشر شده و دهها فیلم تهیه کرده است.
علیرضا میراسدالله تجربهگرا است. چون او تحصیل بیدغدغه در یک رشته مقبول هنری در دانشگاه را به قصد سفر و کسب تجربه ترک کرده و در جوانیاش مانند یک کولی به نقاط مختلف دنیا سفر کرده و خودش را در معرض تجربههای متفاوت، عجیب و متضادی قرار داده است، از کار در کافه و مزرعه گرفته تا کار به عنوان مربی هنر کودکان در مدرسه، تا زندگی در جنگلهای متروک شمال انگلستان تا جبهههای جنگ و اسارتگاههای عراق.
نمایشگاه جدید علیرضا میراسدالله که آن را "پشتکوهیها" نام گذاشته از چهارشنبه بیست و دوم مه تا نهم ژوئن در گالری میوز (Muse Gallery) در مرکز لندن از ساعت ۱۲ ظهر تا شش عصر برپاست. در این نمایشگاه بیش از هفتاد عروسک دستساز به همراه نقاشیهای او به نمایش در میآیند. چیدهمان عروسکهایش جدا جدا و یا در گروههای دونفره است. نقاشیهایش اکنون کمی بعد دارند و داستان آنها نیز در کنارشان آمده است. به نظر میرسد این نمایشگاه نوع تکامل یافته داستانگویی مصور چند رسانهای است که علیرضا میراسدالله به آن دست یافته است.
در گزارش تصویری این صفحه علیرضا میراسدالله از ساخت عروسکهایی که الهامبخش داستانهایش بودهاند، میگوید.
مردم معمولی
ویزای کوه قاف
و....
و داستان هایی که زمانی در مجله چلچراغ می نوشت
و تنها برای اولین و آخرین بار وقتی برای مصاحبه رفتم و از نزدیک دیدمش متوجه شدم به واقغ هنرمند است.
موسیقی انتخاب شده برای فیلم بیوگرافی به نظرم خیلی به جا بوده با عروسک هایی که ازش می بینم اینجا. جفتشون رو جدا از اینکه دوستشون دارم، عمیق اند.
در مورد فیس عروسک ها، اینکه چهره ی زیبا،فریبنده یا دلربایی ندارند و در عین حال برای مخاطب جذابیت دارند رو من واقعا تحسین می کنم.همیشه تو نقاشی هام سعی می کردم آدمی که خوبه رو زیبا و بی نقص نشون بدم اما الان می بینم که این چهره ها هم زیبا هستند.به نظرم علیرضا میراسداللهی آدم بزرگیه که تونسته آدما رو در عین سادگی به طور عمیق و مینیمال در آدمک هاش نشون بده