در سفری که به خوزستان داشتم، در مسیر اهواز- سوسنگرد مهمان خانواده حیدری در روستای بردیه شدم. روستای بردیه در۶ کیلومتری شهر سوسنگرد و در مسیر اصلی سوسنگرد- بستان قرار دارد و خانواده حیدری سه سالی میشود که رسم قدیمی عربها را زنده و مُضیف یا همان مهمانخانه را از نو برپا کردهاند.
مضیف در حقیقت بنایی است که عربها آن را تنها با استفاده از نی برای میزبانی از مهمانانشان در خارج از محیط خانه میساختند. در قدیم بیشتر خانههای عربهای خوزستان مضیف داشت و ساخت خانه با نی از ویژگی معماری خانههای خوزستان در گذشته بوده است. اصل سازه مضیف روی حفاری چالهای است که قرار است در آن قرار گیرد و ساخته شود. تنها افراد خاصی هستند که میتوانند مختصات هندسی این چالهها را تعیین کنند و آن را به صورت دستی و نه با بیل مکانیکی حفر کنند. هرچه چاله موربتر باشد هلالی ستونها و سقف بهتر شکل میگیرد. پس از کندن چاله و آمادهسازی نیها، به صورتی که پوسته آنها باید جدا شود، نوبت به تثبیت ستونها در گودالها میرسد که آن را با ملات کاهگل محکم میکنند و برای هلالی کردنش روی هر ستون دو نفر بالا رفته و آن را شکل میدهند. تعداد ستونها نیز فرد است و از سه تا نوزده ستون میرسد. پس از گذشت دو روز ملات ستونها خشک میشود و نوبت به دیوارهها و سقف میرسد و سپس چیدمان وسایل داخلی آن با وسایلی چون فرش، متکاهایی برای تکیه زدن، منقل، صندوقچه، دله و فنجانهای قهوه و سایر وسایل قهوهخوری و همین طور صنایع دستی محلی.
مضیف در ندارد ولی ورودیاش باید رو به قبله باشد و با ارتفاعی کم تا هرکس وارد آن میشود به احترام کسانی که در آن نشستهاند خم شود. مهمان سلام و احوالپرسی را از اولین کسی که کنار ورودی نشسته شروع میکند. معمولا افراد میانسال بالای مضیف مینشینند و صاحب مضیف از آنها با قهوه پذیرایی میکند.
آخرین مضیفی که خانواده حیدری داشتند در سالهای جنگ که تانکهای عراقی تمام منطقه را اشغال کرده بودند، از بین رفت. حالا پس از سالها پسران خانواده برای آنکه دل پدر پیرشان را به دست آورند، مضیفی نو با کمک و راهنمایی پیرمردان روستا ساختند و برای ساختش حدود هشت میلیون تومان هزینه کردند. مضیف ساخته پسران یازده متر طول، سه و نیم متر عرض و چهار متر ارتفاع دارد.
من و دوستانم نیز ساعاتی را در مضیف گذراندیم و ناهار مهمان خانواده مهربان و مهماننواز حیدری بودیم. خانواده حیدری با ماهی کباب و نان محلی که غذای مرسوم عربهاست از ما پذیرایی کردند. زمانی که تالاب هویزه یا هورالعظیم هنوز خشک نشده بود، ماهیهای این تالاب مهمان سفرههای اهالی بود. حالا هم ماهیهای تالاب شادگان بودند که کبابی شدند. زحمت پخت نان تازه را نیز مادر خانواده کشید.
بعد از ناهار نوبت به مراسم ویژه قهوهخوری رسید. در این مراسم، رسم بر این است که اگر پس از نوشیدن فنجان نخست دیگر میلی به نوشیدن قهوه نداریم باید فنجان را تکان دهیم و اگر تکان ندهیم یعنی اینکه باز هم قهوه میخواهیم. ندانستن این رسم سبب دوباره نوشیدن قهوه شد. قهوه عربها قهوه خیلی تلخ ولی خوش طعم است. عربها خودشان دانههای قهوه را تفت میدهند و میکوبند و دقت زیادی برای دمکردن قهوه دارند. البته قهوهخوری مراسمی تجملاتی و پر آداب و رسومی است که ما از آن بیخبر بودیم.
"فنیان" فنجان مخصوص قهوه عربهاست که همه مهمانان با آن قهوه مینوشند. پذیرایی قهوه از سمت راست مضیف شروع میشود و کسی که قهوه تعارف میکند فنیان را با دست راست میگیرد و مهمان هم باید آن را با دست راست بگیرد و بدون آنکه زمین بگذارد آن را بنوشد. اگر کسی سه بار فنیان را بدون حرکت به میزبان دهد و سه بار قهوه بنوشد یعنی اینکه برای حل مشکلش به نزد شیخ و یا مالک مضیف آمده و میخواهد که او مشکلش را حل کند.
این روزها مضیف بردیه بازدیدکنندگان زیادی دارد. در حقیقت تلاش علی حیدری، پسر کوچک خانواده که به عنوان راهنمای گردشگری فعالیت میکند و همچنین مجتبی گهستونی فعال میراث فرهنگی، در معرفی مضیف بردیه سبب شد تا در دی ماه سال گذشته مضیف و مراسم قهوهخوری عربها در فهرست آثار ملی کشور به ثبت برسد. غیر از مضیف بردیه، یک مضیف دیگر نیز در شادگان وجود دارد که توسط شهرداری ساخته شده و چون مالک خصوصی ندارد رونقی هم ندارد.